دختر 1 سال و 1 ماهه ی من
نفس مامان دیگه حسابی بزرگ و خانوم شدی فدات شم. واقعا بزرگ کردن بچه خیلی سخته و باید هزاران بار دست مادرم رو ببوسم که با اون همه سختی و نبود امکانات منو بزرگ کرد. حالا میفهمم اون بیخوابی ها دلواپسی ها گذاشتن لقمه دهن خودت تو دهن بچه و هزاران چیز دیگه یعنی چی. مامان جونم خیلی دوستت دارم. دختر کوچولوم سختی های بزرگ شدن توهم خیلی کمتر شده.هرچند همه ی سختی ها با شیرینی همراه بود اما حالا دیگه داری کم کم مستقل میشی. از اون شب که بابایی گفت یه قدم راه رفتی در حاله تمرینی و الان دیگه سه چهار قدم میری و میوفتی تنبل مامان. بای بای کردنم جدیدا یاد گرفتی شاید حدود یه هفته و وقتی خونه مادرجون میریم و میخوایم بیایم خونم...
نویسنده :
مامان سپیده
0:24